Monday, May 14, 2007

god


در این وبلاگ هدف ما در مرحله اول قدم برداشتن در وادی حقیقت و کسب آگاهی است که بدون یاری شما رسیدن به این امر دشوار است و در مرحله دوم در اختیار نهادن اطلاعات و آگاهیهای کسب شده به دوستداران و علاقه مندان حقیقت
با نظرات خود ما را راهنمایی نموده و با دیدگاه های خود ما را در رسیدن به این اهداف یاری رسانید

نوشته ای از مهاتما گاندی (کتاب همه مردم با هم برادرند) در مورد حقیقت و خداوند

بدون داشتن فرضیات و تصورات عملی هیچ جستجویی مقدور نیست
اگر ما به وجود چیزی اعتقاد نداشته باشیم آنرا نخواهیم یافت. جهان از همان آغاز خود با خردمندی یا بلاهتش بر اساس این تصور در حرکت بوده است که اگر ما هستیم، خدا هم هست و اگر ما نیستیم خدا هم نیست. از آنجا که اعتقاد به خدا با وجود خود بشریت همراه بوده است، وجود خدا بعنوان واقعیتی مسلم تر از خورشید تلقی شده است
این اعتقاد زنده و پر نیرو بسیاری از معماهای زندگی را حل کرده است و بار تیره روزی و مسکنت ما را سبک ساخته است. زندگی را برای ما تحمل پذیر نموده است. خود جستجوی حقیقت هم بخاطر همین اعتقاد جالب است. اما جستجوی حقیقت در واقع جستجوی خداست
حقیقت، خدا است. خدا وجود دارد از آن جهت که حقیقت وجود دارد. ما به جستجو می پردازیم زیرا که عقیده داریم که حقیقتی هست و از راه جستجوی ساعیانه و رعایت دقیق قوانین و دستورهای شناخته و آزمایش شده آن می توانیم حقیقت را بیابیم
تاریخ نشان نمی دهد که چنین جستجویی به ناکامی انجامیده باشد. حتی لامذهبانی که تصور می کنند به خدا عقیده ندارند به حقیقت اعتقاد داشته اند. رمز کار ایشان این است که به خدا نامی دیگر می دهند که نامی تازه هم نیست
برای او هزاران هزار نام هست. حقیقت عالی ترین نامی است که می توان به او داد
آنچه در باره خدا صادق است، در باره تصور حقیقت که بنیان تمام اصول اخلاقی است نیز مصداق دارد منتهی شاید تا اندازه ای کمتر، آنچه در مورد خدا صادق است شامل حقیقت هم می شود. کسانی که این موضوع را نادیده بگیرند در جستجوی خود با گرفتاریها و مصائب بی پایان مواجه می شوند

((حقیقت خداوند است))